اداء فرائض
۴ - جایگاه واجبات در میان اعمال صالح
از آیات قرآن استفاده میشود که بعد از ایمان به خدا، عمل صالح، وسیله تکامل نفس و تقرب به خدا و نیل به درجات عالی انسانیت و زندگی پاک و پاکیزه اخروی است.
«هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده میداریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد؛[۲۰]
»
مقصود از عمل صالح، عملی است که در شرع به عنوان واجب یا مستحب معرفی شده است و سالک از طریق انجام آن میتواند سیر و سلوک کند و به مقام قرب نائل گردد. تنها راه همین است و هر راه دیگری بیراهه است و سالک را به مقصد نمیرساند. سالک باید کاملا مطیع شرع باشد و برای سیر و سلوک جز راه شرع راه دیگری را طی نکند. اما آنکس که میخواهد رضایت خالق را جلب کند در مرتبهی اول باید سعی کند واجبات و فرائض دینی را درست بر طبق مقررات شرع انجام دهد که با ترک فرائض و واجبات نمیتوان به مقامات عالی نائل گشت، گرچه در انجام مستحبات و اذکار و اوراد کوشا باشد.[۲۱]
از اینرو سفارش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به امیرمومنان (علیهالسّلام) این است: ای علی! هر گاه دیدی مردم به مستحبّات اشتغال دارند تو به کامل ساختن واجبات بپرداز.[۲۲]
و امیرمومنان علی (علیهالسّلام) نیز فرمود: مستحبات، موجب نزدیکی بندگان به خدا نمیشود وقتی که به واجبات ضرر برساند.[۲۳]
۵ - سالک و ادای فرایض
یکی از مهمترین نقاط آغاز سالک، اداء فرایض و اهتمام به واجبات است، بهویژه نماز، روزه، زکات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر.مؤمن باید نماز را در وقت بخواند، نه تنها در وقت که در اول وقت و همیشه باید پیش از وقت خود را آماده کند تا در اول وقت به نماز برخیزد، که امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «اوَّل الْوقْتِ رِضْوانُ اللهِ و اخرُهُ عَفْوُاللهِ و الْعفْوُ لا یکونُ الا منْ ذَنبٍ؛[۲۴]
نماز اول وقت سرشار از خشنودی خدا و در پایان وقت مشمول عفو و بخشش خداوند میشود. بدیهی است عفو و بخشش جز در مورد گناه صدق نمیکند.» (پس معلوم میشود که تاخیر نماز به آخر وقت گناه است و حتی المقدور باید سعی کرد که بدون عذر، نماز از اول وقت به تاخیر نیفتد.)
سالک الی الله پیش از شروع به هر کار باید وظیفه و حکم شرع را بشناسد و پس از علم، رفتار و کردار خویش را با موازین شریعت منطبق سازد. ادای وظیفه و تادّب به آداب بدون علم به وظایف و مقررات شرعی امکانپذیر نیست. بنابراین، بر همه لازم است که احکام دینی خود را بهاندازه ضرورت و نیاز (تقلیداً یا اجتهاداً) بدانند و حدّاقل گروهی میبایست در تفقّه (فهم و درک عمیق) در دین و یادگیری مسائل و معارف دینی پیشگام باشند تا بتوانند دیگران را نسبت به وظایف دینی آگاه سازند.
خداوند متعال میفرماید:«فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَة لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ اِذا رَجَعُوا اِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ؛[۲۵]
چرا از هر فرقهای گروهی بسیج نمیشوند تا اینکه معارف دینی را خوب یاد بگیرند و آنگاه که به وطن خویش برگشتند قوم خود (خویشاوندان و بستگان) را به وظایفشان آگاه سازند؟ (و آنها را از بی تفاوتی در برابر مسئولیتها بر حذر دارند، باشد که آنان متنّبه شوند و از بیراهه بازگردند.)»
در حدیث آمده است: «عَنِ الصّادق (علیهالسّلام) انَّه سُئِل عن قوْلِهِ تعالی «فَللّهِ الْحُجَّةُ الْبالغةُ.» فقال: انَّ اللهَ تعالی یقولُ لِلْعبدِ یوْم القیمَةِ عبدی اکُنْتَ عالماً؟ فانْ قال نَعَمْ قال لَهُ افلا عَمِلْتَبما علِمتَ و انَ کانَ جاهلاً قالَ لهُ افلا تَعَلَّمْتَ حتی تَعْمَلَ؟[۲۶][۲۷]
از امام صادق (علیهالسّلام) درباره معنی این آیه که میفرماید «برای خدا دلیل رسا (و قاطع) است.» سؤال شد، فرمود: خداوند در روز رستاخیز به بنده گنهکار خود میگوید: بنده من! چرا تکالیف خود را خوب انجام ندادی؟ آیا میدانستی و گناه کردی؟ اگر بگوید آری، میفرماید: چرا به آنچه میدانستی عمل نکردی؟ و اگر بگوید نمیدانستم، میگوید: چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟»
۶ - اهمیت تشخیص واجب در هر زمان
حضرت امام سجاد (علیهالسّلام) میفرماید: تعجب میکنم از کسی که در جستجوی تحصیل فضیلت است، ولی از انجام فرائض واجب کوتاهی میکند و چنین آدمی از معرفت حقیقت امر و از تشخیص وظیفه خود محروم بوده، حقیقت را سبک و حقیر شمرده و غفلت کرده است از آنچه خداوند متعال او را برای آن ساخته و از وی آن را خواسته است.[۲۸]
تشخیص وظیفه از امور بسیار مهم است بهطوریکه سالکین کار کرده و متدینین روشن ضمیر و حتی آنان که دارای مکاشفه هستند از تشخیص این امر مهم عاجز بوده و در این مرحله انحرافات و گمراهیهایی پیدا میکنند.
یکی وظیفهاش کسب و تامین معاش خود و عائله است و از این جهت تسامح میورزد. دیگری وظیفهاش تحصیل علم به فرائض و آداب و سنن است ولی سبک میشمارد. یکی دیگر موظف است که نهایت اهتمام به واجبات و محرمات داشته باشد ولی به امور غیر لازم و کارهای مستحبی میپردازد. آن یکی نماز نمیخواند، و دم از دینداری میزند. یا روزه نمیگیرد و از فوائد روزه صحبت میکند یا به کتاب و سنت عمل نکرده و به حرف خدا و پیغمبر گوش نمیدهد و خود را عالم به حقیقت تصور میکند. یا اهل علم و دانش را مسخره کرده و عقل و برهان را کوچک شمرده و به سخن هر مدعی دروغگو تسلیم میشود، یا مرتکب صدها خیانت و جنایت و بیانصافی و رباخواری و ظلم و دروغ و حیله و تزویر و تهمت و غیبت و بدگویی میشود و در صف اول جماعت جا میگیرد.
اغلب مردم متدین در مقام تشخیص وظیفه دچار اشتباه و انحراف میگردند و چه بسیار به خاطر بجا آوردن امری مستحب، ترک تکلیف واجب میکنند، یعنی آناندازه که به امور مستحبی و یا مرسوم و عرفی و متداول اهمیت میدهند، به وظائف و فرائض لازم خود اهتمام ندارند.[۲۹]
نظرات شما عزیزان: